جلسه چهارم (چهارشنبه، 98.06.27)                                     بسمه تعالی

مسألة: مبدأ هذا الخیار. ص120

گفتیم در قسم سوم از اقسام خیار (خیار شرط) هفت مسأله بیان می‌کنند که سه مسأله اول مربوط به مبحث زمان در خیار شرط است.

مسأله سوم: مبدأ خیار شرط

قبل از بیان مطلب، به یک مقدمه فقهی اشاره می‎کنیم:

مقدمه فقهی: زمان آغاز خیار حیوان

در سومین مسأله از مبحث خیار حیوان مرحوم شیخ انصاری اشاره فرمودند که نسبت به آغاز زمان خیار حیوان دو قول است:

قول اول: مشهور و شیخ انصاری فرمودند با تحقق عقد و معامله حیوان، خیار حیوان هم آغاز می‌شود.

قول دوم: بعضی مانند شیخ طوسی معتقدند خیار حیوان بعد از اتمام زمان خیار مجلس و متفرق شدن متعاقدین آغاز می‌شود.

قول دوم به چهار دلیل تمسک کرد که مرحوم شیخ انصاری هر چهار دلیل را نقد فرمودند. یکی از أدله قول دوم وم لغویت بود. به این بیان که وقتی مشتری با تحقق عقد حق فسخی به نام خیار مجلس دارد دیگر لغو است که در همان زمان یک حق فسخ دیگر هم تحت عنوان خیار حیوان به او داده شود. پس برای عدم لغویت معتقد می‌شویم به شروع خیار حیوان از لحظه اتمام خیار مجلس که همان تفرق باشد.

نسبت به آغاز زمان خیار شرط دو صورت مطرح است:

صورت اول: زمان خاصی را برای شروع خیار اعلام نمی‌کنند.

مثلا می‌گوید کتاب را به شما می‌فروشم به شرطی که تا سه روز خیار داشته باشم. در این صورت دو قول است که قول دوم را بعد از بیان صورت دوم اشاره می‌کنند:

قول اول: آغاز خیار شرط با تحقق عقد خواهد بود.

دلیل: تبادر. عرف می‌گوید از اطلاق کلام متعاقدین که زمان خاصی برای شروع خیار شرط بیان نکردند به ذهن تبادر می‌کند زمان شروع خیار همان لحظه اول تحقق عقد است.

قول دوم: این قول را بعد از صورت دوم می‌آورند.

صورت دوم: زمان خاصی را برای شروع خیار اعلام می‌کنند.

مثلا می‌‌گوید کتاب را به شما فروختم به شرطی که از فردا تا سه روز خیار داشته باشم. در این صورت روشن است که امروز خیار شرط وجود ندارد و از طلوع فجر فردا (یا طلوع شمس فردا علی اختلافٍ) خیار شرط آغاز می‌شود.

سؤال: حال که جایز است زمان آغاز خیار شرط منفصل و جدای از زمان عقد باشد، آیا جایز است متعاقدین مبدأ خیار شرط را زمان انقضاء خیار حیوان قرار دهند؟ مثلا بگوید این حیوان را از شما می‌خرم به شرطی که از لحظه انقضاء خیار حیوان تا یک هفته خیار شرط داشته باشم.

جواب: مرحوم شیخ می‌فرمایند مسأله مبنایی است، و چنانکه در مقدمه هم اشاره کردیم دو مبنا وجود دارد:

الف: اگر زمان آغاز خیار حیوان را از لحظه عقد بدانیم چنین کاری جایز است زیرا جهالتی نیست یعنی لحظه آغاز و اتمام خیار حیوان روشن است و به تبع آن لحظه آغاز خیار شرط هم روشن خواهد بود که بعد از سه روز خیار شرط شروع می‌شود.

ب: اگر زمان آغاز خیار حیوان را مانند مرحوم شیخ طوسی از لحظه تفرق از مجلس بدانیم دیگر بیع مبتلای به جهالت می‌شود زیرا وقتی لحظه تفرق از مجلس روشن نباشد، لحظه آغاز خیار حیوان هم روشن نیست و به تبع آن لحظه اتمام خیار حیوان و آغاز خیار شرط هم مشخص نخواهد بود. لذا بنابر مبنای دوم بیع غرری و باطل خواهد بود.

قول دوم در صورت اول:

صورت اول این بود که متعاقدین زمانی را برای آغاز خیار شرط مطرح نکرده‌اند، قول دوم می‌گوید اگر زمانی را برای شروع خیار شرط مشخص نکردند مبدأ خیار شرط از لحظه تفرق و جدایی از مجلس عقد است. به عبارت دیگر شروع خیار شرط همزمان با اتمام خیار مجلس است.

دلیل: قائلین به این قول به پنج دلیل تمسک کرده‌اند که چهار دلیل را در بحث خیار حیوان، مسأله سوم، مرحوم شیخ انصاری بیان و نقد فرمودند. یک دلیل هم در اینجا مطرح و نقد می‌شود.

مرحوم ابن ادریس حلی در مقام استدلال بر قول خودشان فرموده‌اند ثمره جعل خیار، ایجاد حق فسخ است لذا اگر مانند قول اول معتقد باشیم از همان لحظه عقد که خیار مجلس محقق شد خیار شرط هم آغاز می‌شود لازم می‌آید لغو بودن خیار شرط در زمان مجلس. فرد یک حق فسخ به جهت مجلس عقد داشت، دیگر حق فسخ دوم لغو خواهد بود. لذا متبادر به ذهن این است که مبدأ خیار شرط عند الإطلاق از حین تفرق از مجلس است که تداخل حق خیار ها و لغویت لازم نمی‌آید.

به عبارت دیگر جعل خیار برای جلوگیری از وم عقد است و یک امتیازی است که به صاحب خیار اجازه فسخ معامله را می‌دهد، حال اگر عقدی به جهت مثلا خیار مجلس هنوز لازم نشده است یعنی طرفین این امتیاز فسخ معامله را دارند، دیگر چه فائده‌ای دارد که دوباره در قالب خیار شرط هم این امتیاز تکراری به آنها داده شود؟ لذا برای فرار از لغویت می‌گوییم مبدأ خیار شرط عند الإطلاق، لحظه تفرق از مجلس عقد است.

نقد قول دوم:

مرحوم شیخ انصاری می‌فرمایند:

اولا: بنابر استدلال شما باید بگوییم مبدأ خیار شرط عند الإطلاق (وقتی تصریح به زمان آغاز آن نکرده‌اند) زمانی است که هیچ خیاری برای طرفین تصور نشود، مثلا اگر مبیع حیوان باشد باید بگوییم خیار شرط بعد از انقضاء همه خیارات است تا لغویت لازم نیاید، در حالی که أحدی از فقهاء چنین فتوایی نداده‌اند.

ثانیا: اگر فردی جاهل به خیار مجلس و حکم آن باشد، معامله‌ای انجام می‌دهد و برای خود شرط خیار می‌کند بدون اینکه به زمان آغاز خیار شرط اشاره کند، در این صورت طبق مدعای شما آغاز خیار شرط از لحظه تفرق از مجلس خواهد بود در حالی که متعاقدین توجهی به خیار مجلس ندارند و گمان می‌کنند خیار شرط از لحظه عقد شروع می‌شود. به عبارت دیگر ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد.

توضیح مطلب:

آنچه را قصد کرده بودند (شروع خیار شرط از لحظه عقد) واقع نشد و آنچه واقع شد (شروع خیار شرط از لحظه تفرق) قصد نکرده بودند.

نتیجه: زمان آغاز خیار شرط عند الإطلاق، لحظه عقد خواهد بود به دلیل تبادر.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها